سید محسن برزنونی و آموزش ایده‌پردازی در تجارت خلاق

سید محسن برزنونی و آموزش ایده‌پردازی در تجارت خلاق
به یکی از هیجان‌انگیزترین و در عین حال، هراس‌آورترین مراحل راه‌اندازی هر کسب‌وکاری خوش آمدید: ایده‌پردازی. جایی که رویاها متولد می‌شوند و بذرهای امپراتوری‌های آینده کاشته می‌شود. سید محسن برزنونی در کتاب «رقص با طوفان‌ها»، این مرحله را نه یک جرقه‌ی شانسی، بلکه یک مهارت اکتسابی و گام اول از پنج گام اصلی تدوین طرح کسب‌وکار می‌داند. بیایید با هم به دل صفحات ۱۰۲ تا ۱۱۹ این کتاب سفر کنیم و ببینیم چگونه می‌توانیم عضله‌ی ایده‌یابی خود را پرورش دهیم.


سید محسن برزنونی و ایده پردازی

 

معدن طلا در حیاط خلوت شما: چگونه ایده‌هایی پیدا کنیم که دیگران نمی‌بینند؟

ذهن هر یک از ما، یک گورستان وسیع از ایده‌های درخشان است. ایده‌هایی که یک شب قبل از خواب به ذهنمان رسیدند، در حمام به ما الهام شدند، یا وسط یک گفتگوی دوستانه جوانه زدند، اما روز بعد، زیر غبار روزمرگی دفن شدند. چرا؟ چون اکثر ما منتظر یک ایده‌ی «بی‌نقص»، یک لحظه‌ی «اureka!» شبیه به ارشمیدس هستیم. فکر می‌کنیم ایده‌های بزرگ از آسمان نازل می‌شوند و فقط به افراد خاصی هدیه داده می‌شوند.

سید محسن برزنونی در صفحه ۱۰۲ کتاب «رقص با طوفان‌ها»، با یک ضربه‌ی محکم، این باور غلط را در هم می‌شکند. او به ما می‌گوید: “ایده، یک عضله است. هرچه بیشتر آن را تمرین دهید، قوی‌تر می‌شود.” ایده پیدا کردنی است، نه منتظر ماندنی. ایده یک فرآیند است، نه یک حادثه.

برزنونی تاکید می‌کند که بزرگ‌ترین اشتباه کارآفرینان تازه‌کار این است که به دنبال ایده‌ای می‌گردند که «تا به حال به ذهن هیچکس نرسیده باشد». در حالی که موفق‌ترین کسب‌وکارهای دنیا، اغلب ایده‌هایی ۱۰۰٪ جدید نبوده‌اند؛ بلکه بهبود هوشمندانه‌ی یک راه‌حل موجود یا ترکیب خلاقانه‌ی دو مفهوم قدیمی بوده‌اند.

پس اگر منتظر الهام نیستیم، از کجا باید شروع کنیم؟ نویسنده در کتاب، ما را به گشت‌وگذار در محیط اطرافمان دعوت می‌کند و چندین سرچشمه‌ی جوشان ایده را به ما نشان می‌دهد:

 


بچه‌های سرراهی ذهن شما: چگونه ایده‌هایی را که رها کرده‌اید، به امپراتوری تبدیل کنید؟

آیا تا به حال شده نیمه‌شب با یک فکر بکر از خواب بپرید؟ ایده‌ای آن‌چنان درخشان که حس می‌کنید می‌تواند دنیا را تغییر دهد. با هیجان روی تخت می‌نشینید، در تاریکی به افق خیره می‌شوید و با خود می‌گویید: “همین است!”… اما صبح روز بعد، آن ایده‌ی ناب و پرشور، شبیه یک بچه‌ی سرراهی، گوشه‌ی ذهن شما رها شده است. ضعیف، رنگ‌پریده و فراموش‌شده.

این تراژدی میلیون‌ها انسانی است که هر روز ایده‌هایشان را سقط می‌کنند، فقط به این دلیل که نمی‌دانند قدم بعدی چیست. آن‌ها منتظر یک معجزه، یک سرمایه‌گذار افسانه‌ای یا یک طرح بی‌نقص هستند و در این انتظار، شور و حرارت ایده‌شان خاموش می‌شود.

استاد سید محسن برزنونی، در کتاب راهبردی «رقص با طوفان‌ها»، دقیقاً دست روی همین زخم می‌گذارد. او در فصل حیاتی «ایده‌پردازی» (صفحات ۱۰۲ تا ۱۱۹)، به ما نهیب می‌زند که ایده، نه یک اتفاق آسمانی، بلکه نقطه شروع یک مهارت زمینی و اکتسابی است. او ایده را «گام اول» از پنج گام بنیادین برای ساختن یک کسب‌وکار طوفانی می‌داند و به ما یادآوری می‌کند که بزرگترین امپراتوری‌ها، روزی فقط یک فکر خام در ذهن یک نفر بوده‌اند.

پس چگونه از این قبرستان ایده‌های مرده در ذهنمان، یک نهالستان پربار بسازیم؟ برزنونی ما را از سردرگمی نجات می‌دهد و چندین چشمه‌ی جوشان و تمام‌نشدنی برای یافتن ایده‌های پولساز معرفی می‌کند:

چهار شاه‌کلید برای باز کردن قفل ایده‌ها (برگرفته از کتاب «رقص با طوفان‌ها»)

۱. دردی که امان خودتان را بریده (حل مشکل شخصی):

بهترین ایده‌ها از کلافگی‌های شخصی خودتان بیرون می‌آیند. چه چیزی در زندگی روزمره‌تان شما را عصبانی می‌کند؟ چه فرآیندی آنقدر کند و ناکارآمد است که آرزو می‌کنید کاش یک راه بهتر برایش وجود داشت؟ سید محسن برزنونی به ما می‌آموزد که اگر مشکلی شما را به ستوه آورده، به احتمال قوی، هزاران نفر دیگر نیز در سکوت با همان مشکل دست‌وپنجه نرم می‌کنند. آن درد، همان گنجی است که باید از آن یک کسب‌وکار بسازید. کسب‌وکاری که دوای درد خودتان و دیگران است.

۲. گوش‌هایتان را برای شنیدن «آخ» و «ای کاش» دیگران تیز کنید:

تبدیل به یک «کارآگاه نیاز» شوید. در گفتگوهای روزمره، در صف نانوایی، در تاکسی، در نظرات کاربران زیر محصولات اینترنتی، به دقت به شکایت‌ها و حسرت‌های مردم گوش دهید. هر «آخ!» که از سر ناچاری گفته می‌شود، هر «ای کاش یک چیزی بود که…»، یک چراغ سبز برای یک ایده‌ی جدید است. مردم بی‌آنکه بدانند، نیازهایشان را فریاد می‌زنند. هنر شما این است که این نجواها را بشنوید و به یک راه‌حل تبدیل کنید.

۳. چرخ را از نو نسازید، فقط روان‌ترش کنید! (بهبود مدل‌های موجود):

وسواس پیدا کردن یک ایده‌ی ۱۰۰٪ جدید را کنار بگذارید. به کسب‌وکارهای اطرافتان نگاه کنید. چه چیزی را می‌توانید سریع‌تر، ارزان‌تر، ساده‌تر، زیباتر یا باکیفیت‌تر ارائه دهید؟ چگونه می‌توانید یک تجربه‌ی معمولی را به یک تجربه‌ی به‌یادماندنی تبدیل کنید؟ گاهی یک تغییر کوچک در مدل ارائه خدمات یا یک بهبود جزئی در محصول، می‌تواند یک بازار قدیمی را به کلی دگرگون کند.

۴. هنر کیمیاگری: مس را با طلا پیوند بزنید (ترکیب دو دنیای نامرتبط):

خلاقانه‌ترین ایده‌ها در مرز بین دو حوزه متفاوت متولد می‌شوند. از خودتان بپرسید: اگر آموزش سنتی را با بازی‌های کامپیوتری ترکیب کنم چه می‌شود؟ (حاصل: اپلیکیشن‌های یادگیری جذاب). اگر خدمات خشکشویی را با تکنولوژی اپلیکیشن‌های حمل‌ونقل ترکیب کنم چه می‌شود؟ (حاصل: استارتاپ‌های دریافت و تحویل لباس درب منزل). به دنیاهای اطرافتان نگاه کنید و ببینید کدام دو مفهوم نامرتبط را می‌توانید به شکلی هوشمندانه به هم پیوند بزنید و یک ارزش جدید خلق کنید.

کارگاه آموزشی مکمل: کارگاه سه‌پرده‌ای برای زنده کردن ایده

خب، حالا که چند ایده خام در دست دارید، چگونه بفهمید کدام یک ارزش وقت و انرژی شما را دارد؟ این کارگاه سه‌پرده‌ای به شما کمک می‌کند تا ایده‌تان را از یک فکر مبهم، به یک فرصت شفاف تبدیل کنید.

پرده اول: سنگ محکِ «درد»

قبل از آنکه عاشق ایده و راه‌حل خود شوید، باید بفهمید دردی که می‌خواهید درمان کنید، چقدر واقعی است. از خودتان بپرسید: آیا راه‌حل من برای مشتری مثل یک قرص مسکّن است یا یک ویتامین؟ مردم برای رهایی از درد پول می‌دهند، اما مصرف ویتامین را به تعویق می‌اندازند. اگر مشکل مشتری آنقدر بزرگ نیست که خواب شب را از او بگیرد، احتمالاً ایده‌ی شما هنوز به اندازه‌ی کافی قوی نیست.

پرده دوم: ترسیم نقشه گنج روی یک برگ کاغذ

ایده‌ی خود را در یک جمله‌ی ساده و شفاف خلاصه کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا از کلی‌گویی فرار کنید و به هسته‌ی اصلی کسب‌وکارتان فکر کنید. این الگو را کامل کنید:

  • کسب‌وکار من به [این گروه از مشتریان] کمک می‌کند تا [این مشکل بزرگ] را حل کنند، از طریق [این راه‌حل منحصر به فرد].

مثال: *کسب‌وکار من به صاحبان آپارتمان‌های کوچک کمک می‌کند تا مشکل کمبود فضا برای نگهداری گیاهان را حل کنند، از طریق *طراحی و فروش باغچه‌های عمودی هوشمند و کم‌جا.

پرده سوم: پیدا کردن «بُرگِ برنده» شخصی شما

هزاران نفر ممکن است ایده‌ی شما را داشته باشند. چرا شما باید این کار را انجام دهید؟ چه چیزی در چنته دارید که شما را از دیگران متمایز می‌کند؟ این برگ برنده‌ی شماست. آیا دانش تخصصی ویژه‌ای دارید؟ آیا به شبکه ارتباطی قدرتمندی دسترسی دارید؟ آیا مهارت نادری دارید؟ این مزیت ویژه، همان چیزی است که در طوفان‌های رقابت، کشتی شما را استوار نگه می‌دارد.

این راهنما، تنها چشمه‌ای از اقیانوس دانش و تجربه عملی است که استاد سید محسن برزنونی در کتاب بی‌نظیر «رقص با طوفان‌ها» به خوانندگانش هدیه می‌دهد. هر یک از این نکات در کتاب با مثال‌های واقعی و داستان‌های شنیدنی، به تفصیل شرح داده شده است. اگر می‌خواهید یاد بگیرید چگونه مثل یک شکارچی حرفه‌ای، فرصت‌ها را از دل مشکلات بیرون بکشید و ایده‌هایتان را به یک کسب‌وکار پایدار تبدیل کنید، مطالعه‌ی دقیق این کتاب و تماشای ۹ ساعت فیلم آموزشی مکمل آن، نه یک انتخاب، که یک ضرورت است. این کتاب فقط به شما ایده نمی‌دهد، بلکه به شما جرئت و مهارتِ به پرواز درآوردن ایده‌هایتان را می‌آموزد.

 

سید محسن برزنونی و ایده پردازی

سید محسن برزنونی و ایده پردازی

سید محسن برزنونی و ایده پردازی

 

دیگر مطالب آموزشی استاد سید محسن برزنونی

  1. آیا کارمند نمونه شما یک «دیوانه منظم» است؟

  2. چرا ۹۹ درصد کسب‌وکارها قبل از رسیدن به ساحل غرق می‌شوند؟

  3. هنر تبدیل تهدید به فرصت: کیمیاگری در کسب‌کار مدرن

  4. چرا باید قبل از استخدام، به آسمان نگاه کنید؟

  5. وقتی همه فرار می‌کنند، ثروتمندان واقعی وارد میدان می‌شوند! (راز تبدیل تهدید به طلا)

  6. سندی که ننوشتن آن، کسب‌وکار شما را نابود می‌کند!
  7. آیا کسب‌وکار شما به کُما رفته و خودتان خبر ندارید؟

  8. - سید محسن برزنونی و مبارزه با بازار بی‌رحم!

  9. سلاح مخفی تمرکز در لذت تجارت
  10. سید محسـن برزنونی و پاشنه آشیل کسب و کارها

  11. ایمیل مارکتینک و آموزش سید محسـن برزنونی

  12. سیـد محسن برزنونی و تکنیک های خلاقانه فروش

  13. سید محسـن برزنونی و 5 مرحله بازاریابی

  14. سید محـسن برزنونی و اولین همایش بلند مدت ایشان در جزیره زیبای کیش

 

 

#رقص_با_طوفانها #سید_محسن_برزنونی #ایده_پردازی #شروع_کسب_و_کار #کارآفرینی_موفق #خلاقیت_در_کسب_و_کار #استارتاپ #نوآوری #فرصت_یابی #ایده_های_نو #کتاب_خوب #آموزش_کسب_و_کار

  •  

ما را دنبال کنید

سبد خرید