سید محسن برزنونی و تولید پول از بحران بازار!
وقتی همه فرار میکنند، ثروتمندان واقعی وارد میدان میشوند! (راز تبدیل تهدید به طلا)
بازار شبیه یک اقیانوس است؛ گاهی آرام و گاهی طوفانی. وقتی طوفان میشود—یک رقیب قدرتمند وارد میشود، یک قانون جدید کسبوکارتان را محدود میکند، یا یک تکنولوژی نو، مدل کاری شما را تهدید میکند—بیشتر افراد دو کار انجام میدهند: یا از ترس فلج میشوند یا فوراً فرار میکنند. اما یک دسته سوم وجود دارد؛ گروه کوچکی که سید محسن برزنونی در کتاب رقص با طوفانها به آنها لقب «رقصندگان با طوفان» را میدهد. اینها کسانی هستند که وقتی بوی بحران به مشامشان میرسد، لبخند میزنند، چون میدانند بزرگترین ثروتها در دل همین آشوبها پنهان شده است.
این یک شعار انگیزشی نیست؛ یک استراتژی دقیق است. هنر تبدیل تهدید به فرصت، مهارتی است که کسبوکارهای معمولی را از امپراتوریهای ماندگار جدا میکند. این یعنی داشتن عینکی که به شما اجازه میدهد چیزی را ببینید که دیگران از دیدن آن عاجزند.
چطور یک «تهدید» متولد میشود و چگونه میتوان آن را خلع سلاح کرد؟
تهدید، در واقع یک «تغییر» پیشبینینشده است که قواعد بازی را به هم میریزد. سید محسن برزنونی معتقد است که ترس ما از خودِ تغییر نیست، بلکه از «ناشناخته» بودن نتایج آن است. بیایید چند مثال واقعی را بررسی کنیم:
تهدید: هوش مصنوعی مولد تصویر (مثل Midjourney) ظهور میکند و شغل هزاران گرافیست را تهدید میکند.
واکنش معمولی: مقاومت، ترس از بیکاری، نادیده گرفتن تکنولوژی.
واکنش استراتژیک (تبدیل به فرصت): یک گرافیست هوشمند، به جای جنگیدن با هوش مصنوعی، آن را به خدمت میگیرد. او یاد میگیرد چطور با نوشتن پرامپتهای حرفهای، در عرض چند دقیقه دهها طرح اولیه تولید کند و سپس با تخصص خود، بهترین آنها را ویرایش و نهایی کند. سرعت کارش ۱۰ برابر میشود، میتواند پروژههای بیشتری بگیرد و به مشتریانش «خدمات طراحی مبتنی بر هوش مصنوعی» را با قیمت رقابتی ارائه دهد. تهدید دیروز، به مزیت رقابتی امروز او تبدیل شد.
تهدید: دولت قانونی برای افزایش مالیات بر کالاهای لوکس وضع میکند و فروشگاه شما را در معرض خطر قرار میدهد.
واکنش معمولی: شکایت از شرایط، کاهش سود، تلاش برای بقا.
واکنش استراتژیک (تبدیل به فرصت): شما بازار را تحلیل میکنید و میبینید که با این قانون، یک «شکاف» جدید در بازار ایجاد شده است: تقاضا برای «کالاهای باکیفیت اما با قیمت متوسط» به شدت بالا میرود. شما به سرعت لاین جدیدی از محصولات باکیفیت و خوشقیمت را به فروشگاه خود اضافه میکنید و یک کمپین بازاریابی با شعار «کیفیت بالا، بدون مالیات اضافی» راه میاندازید. شما نه تنها مشتریان قبلی را حفظ میکنید، بلکه مشتریان جدیدی را که دیگر توان خرید کالای لوکس را ندارند، به سمت خود جذب میکنید.
این همان چیزی است که در کتاب رقص با طوفانها به آن «جودوی کسبوکار» میگویند: استفاده از قدرت و فشار خودِ رقیب (یا تهدید) برای به زمین زدن آن. این کتاب و ۹ ساعت ویدیوی آموزشی همراه آن، پر از تکنیکهای عملی برای پرورش این نوع تفکر است. اگر میخواهید یاد بگیرید که چطور در دل هر بحرانی، یک معدن طلا پیدا کنید، مطالعه عمیق فصل «هنر تبدیل تهدید به فرصت» (صفحه ۱۷۱) را از دست ندهید.
مطلب آموزشی مکمل: جعبهابزار عملی برای تبدیل تهدید به فرصت (مدل ۳ مرحلهای)
خب، حالا که با فلسفه موضوع آشنا شدیم، بیایید یک مدل کاملاً کاربردی و جدید را یاد بگیریم که به شما کمک میکند این کار را به صورت سیستماتیک انجام دهید. این مدل را «چرخه شکار فرصت» مینامیم.
مرحله اول: کالبدشکافی تهدید (Threat Autopsy)
وقتی با یک تهدید روبرو میشوید، آن را مانند یک «هیولای بزرگ و ترسناک» نبینید. آن را روی میز تشریح بگذارید و کالبدشکافی کنید. از خودتان بپرسید:
- ریشه تهدید چیست؟ (یک تکنولوژی جدید؟ یک قانون؟ تغییر رفتار مشتری؟)
- چه چیزی را دقیقاً هدف گرفته است؟ (مدل قیمتگذاری ما؟ کانال توزیع؟ یا محصول اصلی ما؟)
- چه کسانی بیشترین آسیب را میبینند؟ (آیا فقط ما هستیم یا کل صنعت درگیر است؟)
- چه چیزی را از ما «میگیرد»؟ (مشتری؟ سود؟ یا فقط راحتی و ثبات ما را؟)
با پاسخ به این سؤالات، تهدید از یک هیولای ناشناخته، به یک «مسئله تعریفشده» تبدیل میشود که قابل حل است.
مرحله دوم: پیدا کردن «اثر ثانویه» (The Second-Order Effect)
این مهمترین مرحله و کلید شکار فرصت است. بیشتر مردم فقط اثر مستقیم و اولیه تهدید را میبینند (که معمولاً منفی است). شما باید یک قدم فراتر بروید و به دنبال «اثر ثانویه» یا موج دوم آن بگردید.
- مثال: تهدید، افزایش شدید قیمت بنزین است.
- اثر اولیه (منفی): هزینه حملونقل بالا میرود، سود کاهش مییابد، مردم کمتر با خودروی شخصی سفر میکنند.
- اثر ثانویه (فرصت): تقاضا برای چه چیزهایی جدیدی ایجاد میشود؟
- تقاضا برای دوچرخه و اسکوتر برقی.
- تقاضا برای سرویسهای تعمیر و نگهداری وسایل نقلیه عمومی.
- تقاضا برای ابزارهای دورکاری و جلسات آنلاین (برای کاهش رفتوآمد).
- تقاضا برای کسبوکارهای محلی (چون مردم ترجیح میدهند از نزدیک خرید کنند).
فرصت شما در دل همین اثرهای ثانویه پنهان شده است.
مرحله سوم: طراحی «چرخشِ حداقل» (Minimum Viable Pivot)
لازم نیست برای استفاده از فرصت جدید، کل کسبوکارتان را زیرورو کنید. یک «چرخش حداقل» یا یک تست کوچک و کمهزینه طراحی کنید.
- اگر صاحب یک فروشگاه لوازم خودرو هستید و قیمت بنزین بالا رفته، لازم نیست فوراً فروشگاه دوچرخه باز کنید. میتوانید با یک «چرخش حداقل» شروع کنید: یک قفسه کوچک در فروشگاهتان به لوازم جانبی دوچرخه (قفل، کلاه ایمنی، تلمبه) اختصاص دهید و بازخورد مشتریان را بسنجید.
- اگر یک کافه دارید و دورکاری زیاد شده، لازم نیست رستوران تأسیس کنید. با یک «چرخش حداقل»، «بستههای ناهار اقتصادی ویژه دورکاران» را با قابلیت ارسال سریع در محله خودتان تست کنید.
این رویکرد به شما اجازه میدهد با کمترین ریسک، فرصتهای جدید را بیازمایید و در صورت موفقیت، آن را گسترش دهید.
#تبدیل_تهدید_به_فرصت #رقص_با_طوفانها #سید_محسن_برزنونی #مدیریت_بحران #استراتژی_کسب_و_کار #نوآوری #کارآفرینی_موفق #رشد_کسب_و_کار
#بیزینس_پلن #طرح_کسب_و_کار #رقص_با_طوفانها #سید_محسن_برزنونی #مدیریت_استراتژیک #موفقیت_در_کسب_و_کار #کارآفرینی_موفق #آموزش_کسب_و_کار
دیگر مطالب استاد سید محسن برزنونی را در لینکهای زیر دنبال نمایید.
- - سندی که ننوشتن آن، کسبوکار شما را نابود میکند!
- آیا کسبوکار شما به کُما رفته و خودتان خبر ندارید؟
- سید محسن برزنونی و مبارزه با بازار بیرحم!
- - سلاح مخفی تمرکز در لذت تجارت
- سید محسـن برزنونی و پاشنه آشیل کسب و کارها
- ایمیل مارکتینک و آموزش سید محسـن برزنونی
- سیـد محسن برزنونی و تکنیک های خلاقانه فروش
- سید محسـن برزنونی و 5 مرحله بازاریابی
- سید محـسن برزنونی و اولین همایش بلند مدت ایشان در جزیره زیبای کیش