سید محسن برزنونی و اسارت در زمان های خاکستری
زمانهای خاکستری در فروش؛ راز پنهان بهرهوری از نگاه سید محسن برزنونی
در صفحه ۳۲ کتاب فتح قله فروش، سید محسن برزنونی مبحثی را مطرح میکند که شاید در ظاهر ساده به نظر برسد، اما با درک و بهکارگیری آن میتوان بازدهی فردی را به طرز چشمگیری افزایش داد: زمانهای خاکستری.
تعریف «زمانهای خاکستری»
زمان خاکستری لحظاتی هستند که نه کاملاً «فعال» و پُربهره هستیم و نه کاملاً «استراحت» میکنیم. این زمانها همان فواصل کوتاه و گذراییاند که معمولاً در طول روز بین وظایف، جلسات یا تعاملات کاری ایجاد میشوند.
مثالها:
- دقایقی که در مسیر رسیدن به محل ملاقات مشتری هستید.
- وقتی منتظر پاسخ یک تماس یا ایمیل میمانید.
- فاصله کوتاه بین دو جلسه فروش یا ارائه محصول.
تحلیل علمی زمانهای خاکستری
در علوم بهرهوری و روانشناسی شناختی، این زمانها بهعنوان Micromoments یا «لحظات خُرد» شناخته میشوند. تحقیقات دانشگاه استنفورد و MIT نشان دادهاند که مغز انسان میتواند در بازههای کوتاه ۳ تا ۱۵ دقیقهای، وظایف سبکتر یا آمادهسازیهای ذهنی قبل از کارهای مهم را بهخوبی انجام دهد.
این پدیده بر پایه نظریه Cognitive Load Theory (نظریه بار شناختی) عمل میکند: وقتی کار سنگین تازه شروع نشده، ظرفیت ذهن برای انجام فعالیتهای سادهتر و نیمهخودکار بالاتر است.
چرا فروشندگان حرفهای به زمانهای خاکستری اهمیت میدهند؟
1. جمعآوری اطلاعات
در این فواصل میتوانید بهسرعت جزئیات مشتریان، یادداشتها یا پیامهای مهم را بررسی کنید.
2. تقویت ارتباطات کوتاه
ارسال پیام کوتاه یا تماس سریع برای پیگیری وضعیت مشتری بالقوه.
3. مرور اهداف
چک کردن لیست کارهای روزانه یا مرور استراتژی جلسه بعدی.
اشتباه رایج در استفاده از زمان خاکستری
بسیاری این لحظههای طلا را با اسکرول کردن در شبکههای اجتماعی یا کارهای بیاهمیت پر میکنند. این همان چیزی است که در روانشناسی رفتار Attention Residue (باقیمانده توجه) نام دارد: مغز پس از فعالیتهای تصادفی و بیاهمیت، توان بازگشت به حالت تمرکز را بهسختی پیدا میکند.
رویکرد سید محسن برزنونی به زمانهای خاکستری
در فتح قله فروش، نویسنده توصیه میکند که فروشندگان این فواصل را بهجای سوختن، بسوزانند؛ یعنی به جای هدر دادن، آنها را با کارهایی پُر کنند که:
- زمان کمی نیاز دارد.
- زیرساخت موفقیت بزرگتر را آماده میکند.
- یا فرآیند یک فروش را حتی یک قدم به جلو میبرد.
تکنیکهای بهرهبرداری پیشرفته
تکنیک 1: Chunking هوشمند
از روش تقسیم کارها به بخشهای کوتاه (Chunk) استفاده کنید تا انجامشان در فواصل محدود ممکن باشد. مثال: آماده کردن سه سؤال کلیدی برای جلسه بعدی.
تکنیک 2: Microlearning
مطالعه یک نکته آموزشی یا دیدن یک ویدیوی یک دقیقهای مرتبط با فروش و مذاکره.
تکنیک 3: Contact Burst
در ۵ دقیقه چند پیام کوتاه به مشتریان یا مخاطبان کلیدی بفرستید.
ارتباط با مفاهیم علمی
- Temporal Landmarks (نشانههای زمانی): استفاده از تغییرات کوچک زمانی (مثل شروع یک ساعت) برای آغاز یک فعالیت خرد.
- Zeigarnik Effect (اثر زایگارنیک): شروع یک کار کوچک در زمان خاکستری میل به ادامه آن را در ذهن فعال نگه میدارد.
زمانهای خاکستری همانند پنجرههای کوچک و گاه نامرئی در طول روز هستند که اگر به روش سید محسن برزنونی در فتح قله فروش به آنها نگاه کنیم، میتوانند به سلاح مخفی ما برای افزایش فروش تبدیل شوند.
پیشنهاد میکنم فصل مربوطه را در کتاب بخوانید و از ۸ ساعت فیلم آموزشی همراه کتاب بهره ببرید تا مثالهای عملی نویسنده را نیز ببینید و یاد بگیرید چگونه این لحظات را به فرصتهای درآمدزا تبدیل کنید.
تکنیک «حباب تمرکز»
هدف: ساختن یک محدودهی زمانی و ذهنی که در آن هیچچیز جز کاری که در دست دارید، وجود نداشته باشد.
چطور اجرا کنیم؟
زمان مشخص انتخاب کنید
قبل از شروع، یک بازه کوتاه مثل ۳۰ تا ۴۵ دقیقه برای خودتان تعیین کنید که در آن فقط روی یک کار تمرکز کنید.
به اطرافیان اطلاع دهید
با یک نشانه ساده (مثلاً گذاشتن هدفون یا چسباندن برگه روی مانیتور) به همکاران بفهمانید که الان مشغولید و بعداً پاسخ میدهید.
محرکهای حواسپرتی را حذف کنید
گوشی را روی حالت بیصدا بگذارید یا پشت میز نبرید. اعلانهای رایانه را هم موقت خاموش کنید.
فکرها و کارهای ناگهانی را جایی یادداشت کنید
اگر وسط کار یاد چیزی افتاد، آن را سریع در یک برگه یا دفترچه بنویسید تا بعد از پایان زمان تمرکز به آن بپردازید.
استراحت کوتاه بعد از پایان کار
وقتی زمان تمرکز تمام شد، ۵ دقیقه به خودتان استراحت بدهید: قدم بزنید، کمی آب بخورید یا حتی موبایل را چک کنید.
چرا کار میکند؟
چون بدون وقفه، ذهن فرصت پیدا میکند عمیقاً در کار فرو برود. هر وقفه کوچک باعث میشود چند دقیقه طول بکشد تا دوباره به همان سطح تمرکز برگردید.